مرتضی اخوان | شهرآرانیوز - «بوتیمار همیشه در تشنگی به سر میبرد، اما آن هنگام که به رودخانه و یا دریا میرسد، نگران میشود که مبادا آب دریا تمام شود و او از تشنگی بمیرد، پس آب نمیخورد و تشنه میماند... بوتیمار همیشه نگران فرداست.» این زیباترین خلاصه داستانی است که برای سریال طنز این روزهای شبکه سوم سیما بیان شده و به خوبی اسم فیلم را برای مخاطبانی که با «بوتیمار» این پرنده نیزارهای سواحل دریای خزر آشنا نیستند، تشریح میکند.
کافی است چند قسمت از جدیدترین ساخته تلویزیونی علیرضا نجفزاده را دیده باشید تا متوجه شوید حمید لولایی نقش اول قصه خانوادگی «بوتیمار» شبیهترین فرد به پرنده همنام سریال است که از قضا گردن کوتاه دارد و همیشه نگران است! بوتیمار دومین ساخته تلویزیونی نجفزاده است. او پیش از این با «زوج یا فرد» روی آنتن تلویزیون رفته بود و توانسته بود با اتکا به بازی مرجانه گلچین، هدایت هاشمی، اشکان اشتیاق و تنی چند از بازیگرانی که در «بوتیمار» هم به کار گرفته، اثری مخاطبپسند را بسازد.
استفاده از زوج حمید لولایی و مرجانه گلچین در قالب زن و شوهر نقش اول این سریال اگرچه تکراری است، اما هنوز برای مخاطب عام تلویزیونی جذاب است. استرس و عصبانیتهای خشایاروار حمید لولایی هنوز میخنداند و متلک و حاضرجوابیهای مرجانه گلچین هم هنوز مخاطب توی خانه را به خنده میاندازد. اما با این همه بوتیمار برای تبدیل شدن به یک اثر درخور تلویزیونی، آن هم در سال ۱۴۰۰ که ذائقه مخاطبان تلویزیونی در قیاس با دهه ۸۰ سختگیرانهتر شده، به برگ برندههای بیشتری نیاز دارد که کارگردان به خوبی از آن بهره گرفته است.
بهرهمندی هوشمندانه نویسنده و کارگردان از موقعیت کرونایی حاکم بر جامعه در این سریال خود به عاملی برای خنده تبدیل شده است. مریم، مادر خانواده گلابی به خوبی از ابزار کرونایی ماسک، تبسنج و الکل برای کمک به کنش/واکنشهای بازی خود استفاده میکند. چنانکه از همان ابتدا به عنوان یک ویژگی در شخصیت او به مخاطب معرفی میشود. بازیگران بر خلاف آثار چند ماه اخیر و بهخصوص «نون خ ۳» که از ماسک استفاده ابزاری و گاه توهینآمیز میکردند در این سریال هم کاملا به رعایت شیوهنامههای بهداشتی پایبندند و هم از ضربه زدن به ساختار بصری فیلم جلوگیری کردهاند. بازی گرفتن هنرمندانه از ماسک آنقدر توی چشم است که فیلم علاوه بر رسالت سرگرمی و خنداندن مخاطب خسته این روزهای جامعه ایران، توانسته بار آموزشی خوبی را هم برای ترویج زندگی درست در روزگار کرونایی داشته باشد.
با وجود همه موارد، بیتردید برگ برنده اصلی بوتیمار نه زوج لولایی – گلچین و نه بهره هوشمندانه از موقعیت کرونایی در فیلم است! برگ برنده اصلی بوتیمار، بازی هنرمندان مشهدی است که در این سریال به ایفای نقش پرداختهاند. از بلوغ علی صبوری، خندوانه بگیرید تا ورود خانواده خوشمشرب و شیرین آقا ایوب به داستان که با لهجه مشهدی به خوبی توانستهاند بار طنز کار را به دوش بکشند. هدایت هاشمی و ندا کوهی در حالی از میانههای داستان به مجموعه اضافه شدند که به نظر کارگردان جاگذاری درستی از حضور این دو در داستان داشته.
جاگذاری که سبب شده بوتیمار از گرداب افت میانراهی در امان بماند و باری دیگر از بیننده تلویزیونی خنده بگیرد. ترکیب بازیگران کارکشته و بازیگران بومی مازنی هم در این اثر خوب از آب درآمده است. بوتیمار چنانکه بابک افرا در تیتراژ پایانی این سریال میخواند: «نشین اینجور پکر / پاشو حالشو ببر» تأملی ۴۵ دقیقهای در شبهایی است که جامعه ایران بحرانزده از دردها در پی التیامی هر چند کوتاه و موقت است. التیام خنده.